سعی میکنم به او بفهمانم .. "
من حق ندارم دلی که جایگاه خداست را به خودم متمایل کنم"
اما نمی توانم سکوتم را بشکنم! حالا وقت خواستن است ..
حالا وقت هل دادن و رفتن به جلو است ..
وقت افتادن به دامان تو .. اما من ..
همان گدای مشلولی شده ام که وقت گذر پادشاه ..
جدا از همهمه ی مردم .. گوشه ای به تماشا نشسته!
این اضطراب های کوچک کرختم کرده .. حواست هست؟
خیلی وقت است از غم های بزرگ محرومم کرده ای !
یا خودت مردم را کنار بزن و سمت این گدای مشلول بیا ..
یا اتفاق بزرگی بفرست که بدواندم سمت تو ....
لطفا .. از این بی تفاوتی که به جانم افتاده ، براهنم!
لطفا .. رزق روحم را هر روز تپل تر از روز قبل بفرست...
لطفا .. بین تجویز غم های کوچکت یک مولتی سانستول عشق هم بنویس...
لطفا .. لطفا بیشتر دوستم داشته باش
پایان : این لیالی پر قدر .. التماس می کنم دعا...
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/05/10 - 23:31 در
حسینیه
#التماس دعا
1392/05/11 - 07:03حتما......
1392/05/11 - 16:43